مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میـلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتیشدن و رشد فناوری در این کشورها توأم با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه، شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعه یافته) و کشورهای عقب مانده (یا توسعه نیافته). با خاموششدن آتش جنگ جهانی دوم و شکلگیری نظمی عمومی در جهان (در کنار به استقلال رسیدن بسیاری از کشورهای مستعمرهای)، این شکاف به خوبی نمایان شد و ملل مختلف جهان را با این سؤال اساسی مواجه ساخت که چرا بعضی از مردم جهان در فقر و گرسنگی مطلق به سر میبرند و بعضی در رفاه کامل؟” از همین دوران اندیشهها و نظریههای توسعه در جهان شکل گرفت. پس درواقع نظریات توسعه” بعد از نظریان توسعه اقتصادی” متولد گردید. در ادبیات توسعه اقتصادی در مورد اهمیت و جایگاه بخش کشاورزی در فرآیند توسعه اقتصادی سخن بسیار رفته است. بویژه این نقش در ابتدای توسعه اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار است. بخش کشاورزی با عنایت به سهم ۲/۱۴ درصد ارزش افزوده از تولید ناخالصی داخلی، ۲۴ درصد اشتغال و ۳۵ درصد صادرات غیرنفتی، تأمینکننده ۹۰ درصد مواد اولیه صنایع کشاورزی و غذایی کشور و استعدادهای بالقوهای نظیر ۴۰۰ میلیارد مترمکعب نزولات آسمانی و ۳۰۰۰ کیلومتر مرز دریایی و ۳۰ میلیون هکتار اراضی قابل کشت و ۱۲ میلیون هکتار اراضی جنگلی و ۹۰ میلیون هکتار مرتع و بیش از ۴/۳ میلیون بهرهبردار بخش و تولیداتی بیش از ۱۰۰ میلیون تن و ورود سالیانه بیش از ۲۰ هزار دانش آموخته کشاورزی و منابع طبیعی از جایگاه ویژهای در اقتصاد ملی برخوردار است.
جهت دانلود متن کامل مقاله نقش کشاورزی در توسعه اقتصادی کلیک نمایید
درباره این سایت